زندگی خودتان را بر پایه عشق و محبت عاقلانه پایه ریزی کنید نه بر روی عشق کاذب. 
 
چکیده : انسان وقتی می‌خواهد با یک نفر شریک تجاری شود در تمام زمینه ها درباره ای او تحقیق می‌کند تا نکند ضرر بکند، آیا برای ازدواج که قرار است یک عمر در کنار هم باشید تحقیق صحیح نیاز نیست؟ سعی کنید عشق  و عقل را در همان ابتدا پایه ریزی کنید تا زندگی تان بر پایه عقل و عشق بنا شود.

تعداد کلمات 938 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

سجاد رستمی چورتی

مقدمه 

برادران و خواهران عزیز و گرانقدر یک نکته ای که در امر ازدواج ضروری و لازم است و باید آن را سرلوحه عمل خودتان قرار دهید این است که، با کسی ازدواج کنید که او را شناخته ونسبت به او علاقه و محبت آگاهانه داشته باشید ریشه خانوادگی و اصالت او را بفهمید و از لحاظ دین و مذهب او را آنالیز کنید تا بدرد زندگی شما بخورد و از کسی که او را نشناخته و علاقه آگاهانه به او در وجود شما ریشه نزده، پرهیز کنید. 
برای کسی که عشق و علاقه در وجود او باشد، بسیاری از ناملایمتی های زندگی را با چشم کریمانه نگاه می‌کند و سختی ها را نمی‌بیند و نگاهش همیشه به نیمه ای پر لیوان است نه به قسمت خالی آن، "وقتی ما کسی را دوست داریم، اصلا حقوق مطرح نیست. همه چیز ما برای اوست و اگر عشق نباشد باز هم حقوق مطرح نیست! زیرا وقتی مردی زنی را دوست نداشته باشد، کوچکترین حقی را برای او قائل نمی‌شود در خانواده ای که بنیان با عشق عاقلانه باشد محور و ریسمان الفت است" (1) 
عشق و علاقه ای  که از آن صحبت می کنیم  یعنی؛ شناخت درست از واقعیت ها، تفاوت های بین خودتان و شباهت های که بین دو فرد وجود دارد. وقتی شخصیت و هویت واقعی فرد مقابل را ببیند و خود واقعی تان را نشان می دهید، با آمادگی از این تفاوت ها و شباهت ها ازدواج می کنید در واقع عقل و خردمندی ،ازدواج شما را پشتیبانی می کند. در این حالت در زندگی مشترک بسیار موفق خواهید بود. 
نکته: نباید به خاطر دلسوزی و ترحم یا فقط دوست داشتن با کسی ازدواج کنید. سعی کنید ازدواج و انتخاب عاقلانه داشته باشید. 

اما اگر ازدواج شما بنا بر این باشد که علاقه و محبت عاقلانه ای(علاقه عاقلانه عرض کردیم یعنی؛ از لحاظ دینی در یک حد باشید از لحاظ خانواده، رفتار اجتماعی، نوع رفتار، همه اینها مورد تایید شماست و طبق این، یک علاقه ای در وجود شما ایجاد می‌شود)در بین شما نباشد. و بنای شما براین باشد که همه ی رفتارهای همسر آینده تان بعد از ازدواج درست شود و بنای زندگی خودتان را بر ستون لرزان بنا کنید. اگرچه احتمال دارد برای بعضی ها اتفاق مثبت بیفتد و شانس با او یار باشد اما عاقلانه نیست برای ازدواج همچین ریسکی را قبول کنید. "اغلب مردم وقت و انرژی بیشتری صرف تصمیم گیری برای خرید یک ماشین و یا یک دستگاه ویدئو می‌کنند تا صرف اینکه تصمیم بگیرند با چه کسی تشکیل خانواده بدهند." (2) 
 

علاقه و محبت پیش از ازدواج

به هیچ‌وجه سلامت ازدواج و خوشبختی زوج را تضمین نمی‌کند اما در عین حال، اگر کور و افراطی نباشد، می‌تواند به احساس شادی و رضایتمندی در ازدواج منجر شود. از طرف دیگر، ازدواج با کسی که فرد او را دوست ندارد، خطرناک است و تضمینی وجود ندارد که پس از ورود به زندگی مشترک «عاشق» همسر خود شود. ممکن است کسی به شریک زندگی خود عادت کند، اما لزوما او را دوست نخواهد داشت. از سوی دیگر، باید بدانیم برای یک ازدواج موفق عشق کافی نیست و خصوصیات متعدد دیگری مانند توافق خصوصیات شخصیتی، توانایی‌های جسمی، روانی، عقلی، مالی و شغلی، سازگاری خانواده‌ها از نظر فرهنگ، تحصیلات و طبقه اجتماعی-اقتصادی، نیازها و اهداف مشترک یا هم‌راستا و حتی تفریحات مشترک باید در نظر گرفته شود.

نکته: اگر آقا پسر یا دختر خانمی، یک سویه عاشق فردی باشد و شیفته او باشد این عشق بدرد نمی‌خورد تا زمانی که علاقه دو طرفه نباشد، پیوند ازدواج کار اشتباهی است برای روشن شدن ذهن این عمل را تشبیه میکنم به بنا نهادن خانه بر روی باتلاق یا زمین رانشی، معلوم است که این ساختمان فرو می‌ریزد با اینکه همه ی امکانات وجود دارد اما زمین قابلیت بنا نهادن ساختمان را ندارد، عشق یک سویه هم همین‌گونه است، ازدواج امر مقدسی است آن را در زمین سست بنا نکنید. "بسیاری از ما فرد نامناسب را بر می گزینیم و سپس می‌اندیشیم که چرا ازدواج مان شکست می‌خورد" (3) 
 

نگاه  صرفا عاشقانه

زوج هایی هستند که یکدیگر را عاشقانه و بدون توجه به روحیات هم و شرایط زندگی یکدیگر، انتخاب کردند. خیلی زود “دوستت دارم”های انها تبدیل به “نمی خوام ریختت را ببینم” می شود اگر عشق و محبت بر پایه ی شناخت و آگاهی نباشد همچین مشکلاتی را به همراه خودش دارد و سست عنصر خواهد بود. زندگی خودتان را بر پایه عشق و محبت عاقلانه پایه ریزی کنید نه بر روی عشق کاذب. 
دکتر استا پنتنی معتقد است: در زندگی زناشویی؛ عشقی قابل تقدیر است که آرام و طبیعی رشد کند، حیاتش انس و الفت و توافق خوی و اخلاق و ثمره اش ملایمت و مداومت باشد. بر اساس چنین عشقی، می‌توان زندگی پایداری را شالوده نهاد و خوش و سالم زیست. عشق انفجاری، مانند تب است که زود عرق می‌کند، این را فراموش نکنید که هرگز نباید به خاطر عشق کاذب، ازدواج کرد. "(4)


پی نوشت
[1] دکتر میر محمدولی مجدتیموری، مجله حقوق زنان، تهران: شماره اول، فروردین 77، صفحه 10
[2] دی آنجلیس، باربارا، آیا تو آن گمشده ام هستی؟، تهران؛ نسل نو اندیش، چاپ سوم، صفحه 26
[3]همان، صفحه 21
[4] محمد رضا کمالی، آیین زناشویی، تهران: وفایی، سال چاپ 1384، صفحه 50 و 51

بیشتر بخوانید :
آیا عشق برای ازدواج ضروری یا کافی است ؟
رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
آسیب‌های قبل از ازدواج
عشق و ازدواج
عشق و انتخاب همسر